سلام،
هیچ جای زندگیم نتونستم از تو حرف بزنم. چرا؟
چون یه عده جبهه میگیرن، یه عده تبریک میگن، یه عده دعوا میکنن! خلاصه شده ملعبه دست یه عده آدم که دنبال نقل محفل هستن. هیچ کس به خودت کار نداره! همه به کارت، کار دارند!
"بابا، والا بلا، امامان بقیع به جز بی حرم و بارگاهی، خصوصیات و سیره زندگی هم داشتند!"
منم با کارت کار ندارم، چون خوبی و بدی هدفی که توش قدم گذاشتی رو تاریخ باید پاسخگو باشه! تاریخ باید قضاوت کنه.
ولی من با خودت کار دارم، با خود خوده خودت! با خود محسن حججی! کسی که به نظر من شهید راه نفس شد! کسی که شهیدی در راه بزرگ مردان شد!
مخسن جان، خودت برای من و امثال من درس بزرگی بودی، بزرگی ات برامون درس بود.
تو با دلت بودی و ما داریم با عقلمون تو رو مقایسه میکنیم.
- دلت بزرگ بود.
- پیروزی بر نفست قشنگ بود
- احترام به پدر و مادرت تحسین برانگیز بود.
- پاکی و قداستت رشک برانگیز بود.
- اراده و همتت که شهره عام خاص بود.
- سبک و سیاق زندگی رو که دیگه نگو.
- پای اعتقاد ایستادن
-پای عمل وایستادن
- . هزار تا درس دیگه/
محسن جان مثل تو خیلی کم هستن.
خدا زیادت کنه.
سلام
اگر قرار بود کسی از روی زندگی شما کتاب بنویسد، آیا اسم آن کتاب چیزی میشد مثل «داستان قابلپیشبینی زندگی یکنواخت (آقا/خانم …)» یا «اتفاقات هیجان انگیز زندگی ماجراجویانه (آقا/خانم …)»؟
زندگی واقعی شما احتمالاً چیزی بین این دو است، هم لحظاتی یکنواخت و کسلکننده دارد و هم اتفاقاتی هیجان انگیز.
ما که موجوداتی اهل عادت هستیم، عادتهایمان یا راحت هستند یا آرامشبخش. ما انسانها
شاید شما هم جزء آن دسته از افرادی باشید که در زمان رفتن به خواستگاری ندانید که چه باید بپرسید و این مساله باعث شده است که نتوانید در انتخاب همسر برای خودتان به نتیجه برسید. پرسیدن سوالات اساسی و لازم، می تواند به شما کمک کند تا به شناخت بهتر طرف مقابل خودتان بپردازید و در نتیجه انتخاب بهتری را داشته باشید.
یکی از مهم ترین و سرنوشت ساز ترین تصمیمات در طول عمر هر فردی، انتخاب همسر می باشد. برای اینکه بتوانید فرد مناسبی را برای خودتان انتخاب کنید باید به شناخت دقیق طرف مقابلتان بپردازید. برای این که دختر و پسر بتوانند به شناخت کافی از یکدیگر برسند باید سوالاتی که در ذهنشان هست را از یکدیگر بپرسند.
لازم هست که هر دختر و پسری که در آستانه ی سن ازدواج قرار دارد، به این مساله فکر کند و به این
شما چطور به همسرتان نشان می دهید که او را دوست دارید؟ آیا این احساس را به راحتی به همسرتان بیان می کنید یا جزء کسانی هستید که در ابراز احساسات به همسرشان با لکنت مواجه می شوند؟
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که می گوید «آغاز کردن یک رابطه کار چندان سختی نیست، چیزی که سخت است نگه داشتن آن رابطه است». مصداق واقعی این جمله را می شود در ازدواج دید. برای اینکه یک ازدواج در پیچ و خم های زندگی دوام بیاورد اسباب و وسایل زیادی لازم هستند که یکی از مهم ترین و اساسی ترین آنها عشق بین زن و شوهر است. اما خود عشق هم برای دوام آوردن، نیاز به چیزی دارد به اسم «ابراز شدن»، کاری که انجام آن برای خیلی از زن یا شوهرها چندان آسان هم نیست.
ریشه مشکل بسیاری از مراجعه کنندگان به کلینیک های مشاوره، به خصوص خانم ها، این گلایه است که شوهرشان به آنها ابراز عشق نمی کند. دشواری در ابراز عشق از سوی همسران این افراد دلایل زیادی دارد که چند مورد از برجسته ترین آنها شامل نکات زیر
یکی از ویژگیهای ازدواج، تعهد و پایبندی هر یک از همسران نسبت به یکدیگر و حقوق متقابل است، بهگونهای که این تعهد شالودهٔ زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضا خانواده کمتر و کمتر خواهد شد. در سببشناسی خیانت، دلایل متعددی را میتوان برشمرد. تفاوتهای شخصیتی بین افراد مختلف
آیا می دانید نوع شغل افراد تا چه میزان میتواند بر سلامت زندگی خانوادگی و دوام یک ازدواج، تأثیر داشته باشد؟
در جلسات خواستگاری و آشنایی دختر و پسر برای ازدواج، یکی از موضوعاتی که به راحتی از آن می گذرند ولی در آینده حسابی مشکل زا خواهد شدو مانند آتش زیر خاکستر عمل خواهد کرد، مسئله شغل و کار می باشد. چه برای خانم و چه برای
انسان همواره احساسات را در زندگی خود تجربه می نماید. احساساتی که گاه به شکل مثبت و گاه نیز به شکل منفی در او ظاهر می شوند.
احساسات منفی
هیچ انسانی را نمی توان یافت که از احساسات خالی باشد، اما همانگونه که پیداست احساسات، تأثیر بسزایی در زندگی انسان دارد. از این رو بهتر است که با انواع و اقسام آن آشنا شویم و نحوهی مدیریت آن ها را نیز بیاموزیم چرا که با مدیریت احساس، قطعاً زندگی بهتر و شایسته تری را برای خود و اطرافیان مان پدید خواهیم آورد. همانگونه که پیش تر نیز گفته شد، احساسات در دو شکل مثبت و منفی برای انسان ظاهر می شوند. در این مقاله نیز به احساسات منفی و غلبه برآن در زندگی مشترک خواهیم پرداخت. چرا که عدم مدیریت صحیح احساسات زوجین
خیلی اوقات خواستگار آمدن برای دخترخانمها و عاشق شدن آقا پسرها، برای خانوادهها به این معنی است که فرزندشان بزرگ شده و آمادگی تشکیل زندگی مشترک را دارد؛ اما آیا واقعا همینطور است؟ معیارهای آمادگی یک جوان برای آغاز زندگی مشترک چیست؟ آن «بلوغ فکری و پختگی» که قدیمها شنیدهایم چه نشانههایی دارد؟
تصمیم میگیرید یا بلاتکلیف میمانید؟
دختر یا پسری که آماده تشکیل زندگی مشترک میشوند، باید با تصمیمگیری درست بتوانند از بروز مشکلات مختلف مثل مشکلات جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی، اقتصادی و… تا حد ممکن پیشگیری کنند. افراد به شیوههای مختلفی از جمله احساسی، اضطراری، اجتنابی، تکانهای، مطیعانه، اخلاقی و در نهایت منطقی در مورد مسائل مختلف زندگی تصمیمگیری میکنند، اما کسی که به شیوه منطقی تصمیمگیری میکند، ابتدا اطلاعات مربوط به تصمیمش را در نظر گرفته، روی موضوع تمرکز میکند.
بعد راههای پیش رویش را سبک و سنگین کرده، پیامدهای هرکدام را مدنظر قرار میدهد و در نهایت با توجه به سازگاری راههای موجود با ارزشهای شخصی و در نظر گرفتن نتیجه نهایی، تصمیم خود را قطعی میکند. انتخاب راهی
با بیان احساسات تان در زندگی زناشویی به همسرتان نزدیک تر شده و زندگی تان را محکم تر کنید. برای این کار فقط کافی است احساسات تان را به صورت کامل بشناسید.
«خیلی دوستت دارم، بدون تو نمی تونم زندگی کنم، اگه تو نباشی زندگی من معنایی نداره». بیشتر زوج های جوان در بیان احساساتی از این دست توانایی زیادی دارند اما احساسات ما در یک رابطه دو طرفه به این هیجانات زیبا ختم نمی شود.
در یک رابطه زناشویی احساساتی مانند دلخوری، خشم، بی علاقگی
همسر خوب به مفهوم درست و واقعی همسری است که با شما تناسب داشته باشد. آنچه از نگاه دینی به عنوان ویژگی های همسر ایده آل شمرده شده است بیان می شود:
۱. دیندار بوده و به مسائل و احکام دینی پایبند باشد و خود و زندگی اش را آلوده به گناه نکند.
۲. خوش اخلاق و خوش برخورد باشد.
۳. شرافت خانوادگی داشته باشد.
۴. زیبایی
۵. از نظر اقتصادی، تحصیلات، فرهنگ خانوادگی، تناسب داشته و هم کفو خانم باشد.
حتما به تناسب طرفین در این موارد دقت کنید:
۱. اعتقاد و مذهب، ۲. سن، ۳. تحصیل، ۴. وضعیت مالی، ۵. فرهنگ و آداب ورسوم، ۶. زیبایی، ۷. جسم
چرا که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی
یکی از اتفاقات جالبی که گاهی در مورد زوج ها می افتد، جذب شدن آدم های متضاد به همدیگر است. یکی از مصادیق این تضاد هم جذب شدن آدم های برون گرا و دورن گرا نسبت به همدیگر است. این آدم ها معمولا ویژگی هایی دارند که ممکن است شعر «تفاوت از زمین تا آسمان است» را برای آدم تداعی کند، اما خب، اتفاقی است که می افتد و خیلی از زوج ها با وجود این اختلاف های شخصیتی در کنار هم زندگی می کنند. دوست دارید بدانید راز حفظ زندگی مشترک این زوج ها چیست؟ بد نیست نگاهی به ادامه این مطلب بیندازید!
اصطلاح های درون گرا و برون گرا را برای اولین بار کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۲۱ به کار برد. حالا این اصطلاحات به چه معنی هستند؟ منظور یونگ از درون گرا بودن یک نفر این بود که آن شخص تمایل بیشتری
اگر از ازدواج خود پشیمان هستید و حالا پس از گذشت چندین سال، زندگی مشترکتان خوشایندی سابق را ندارد باید بدانید که تنها نیستید. بیش از صدها پیام و نظر کاربران در دو گزارش منتشرشده درباره نارضایتی از ازدواج نشان میدهد که بسیاری از زوجهای ایرانی پس از گذشت مدتی از تشکیل زندگی مشترکشان از کرده خود پشیمان هستند.
البته این موضوع خاص ایران نیست و با جستوجوی ساده به زبان انگلیسی میتوانید دریابید که «ازدواج» این واژه شش حرفی، فارغ بر سادگیاش بسیار پیچیده و سخت است. البته سختی آن زمانی دو چندان میشود که قرار است دو فرد را در جامعهای آمیخته به سنت و مدرن به یکدیگر پیوند زند. جامعهای که میان «سین» و «میم» این دو فرهنگ اسیر شده و معضلات اقتصادی هم بر مشکلاتش افزوده است. اما دلیل چیست؟
بسیاری از مردم معتقدند؛ اوضاع نابسامان اقتصادی، توقعات بالای زنان
مردان با داشتن شرایطی و دانستن نکاتی می توانند تضمین کننده یک ازدواج موفق باشند. برای یک ازدواج موفق کافی است مردان بدانند چگونه باید با همسرشان رفتار کنند.
بارها گفته ایم و باز هم می گوییم که آنچه خوشبختی و موفقیت ازدواج را قطعی می کند، داشتن مهارت های زندگی مشترک است. بنابراین اگر می خواهید ازدواج خوبی داشته باشید، باید قبل از ازدواج خود را برای یک زندگی خوب آماده کنید.با ما همراه باشید تا مواد لازمش را برایتان بگوییم.
روی صحبتمان این بار با مردها است. در ازدواج، در کنار مهارت های عمومی و ویژگی هایی که هر دو طرف باید داشته باشند، برخی ویژگی ها هم هست که مختص خود شما است.
همه آنچه می تواند شما را همواره «محبوب» همسرتان نگه دارد، در رفتار شما نهفته است. ظاهر، شرایط مادی یا موقعیت اجتماعی، هیچ کدام تضمین کننده این نخواهند بود که همسرتان شما را به چشم قهرمان خانواده و زندگی اش ببیند. باور داشته باشید عواطف انسانی و بی آلایش، از شما شخصیت عزیزتری می سازد.
مهارت های مردانه برای یک ازدواج موفق
اولین مورد مردانه برای یک ازدواج موفق، دادن احساس امنیت
جمله معروفی هست که میگوید: درون زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید. وقتی قرار است مهمان به خانه شما بیاید، همهچیز را مرتب میکنید. زندگی، شخصیت و روابط دیگران هم تزئینشده و مرتبشده، در معرض دید شما قرارمیگیرد پس بهجای خیرهشدن به دیگران و مقایسه آنها با همسرتان، به کسی که انتخاب کردهاید، احترام بگذارید.
هر کدام از شما دوست دارید برای شریک زندگیتان «یگانه» باشید.زمانی خانه بزرگ یا کوچکتان، خانهای واقعی میشود و حس آرامش را به شما القا میکند که هر دوی شما بدانید همانطور که هستید، درنظر شریک زندگیتان بهترین است و برای دوست داشتن و دوست داشتهشدن، نیازی نیست تغییر کنید و یا شبیه فرد دیگری شوید. اما گاهی عادت به «مقایسهکردن» پایش به رابطهتان باز میشود و زنگ خطری است برای اینکه حس خوشایند باهم بودنتان تغییر کند.
به سر انگشتهای خود خوب دقت کنید. انگشتان شما آنقدر منحصر به فرد است که در دنیا شخص دیگری پیدا نمیشود که شیارهای سرانگشتش با شما
وقتی دو نفر وارد زندگی مشترک می شوند و زیر یک سقف قرار می گیرند، به تدریج تفاوت هایشان خودی نشان می دهند. اغلب اوقات، این تفاوت ها نه آنقدر شدیدند که بلافاصله به طلاق منجر شوند و نه آنقدر ضعیف که به این سادگی ها دست از سر آنها بردارند. در نتیجه تعارض هایی بینشان ایجاد می شود که توجه آنها به تشابهات و اشتراکات را تحت تأثیر منفی خود قرار می دهند. به همین دلیل لازم است زوج ها با راهکارهایی برای مدیریت کردن این قبیل تعارض ها آشنا شوند.
مدیریت کردن تعارضات زناشویی، آنقدرها هم که به نظر می رسد سخت نیست. البته نه اینکه کار آسانی هم باشد اما بیشتر از اینکه سخت و پیچیده باشد نیازمند انگیزه و تمرین است. برای موفقیت در این هدف از چند راهکار زیر می توانید استفاده کنید:
موقعی که بین شما و همسرتان بگومگویی ایجاد می شود، حالت خُلقی شما از شکل آرامش و تعادل خارج می شود و به عصبانیت و احساس تهدید تغییر می کند. پس سعی کنید در این موقعیت ها آرامشتان را حفظ کنید
چرا شوهرم مرا درک نمی کند؟ چرا زنم خواسته های نا به جا از من دارد؟ چرا همسرم گرم و صمیمی نیست؟ هزاران چرا ذهن تان را مشغول کرده است و شما با یک جواب می توانید به آنها پاسخ دهید.
دنیای زنان و مردان جذاب و اسرارآمیز است. حال آنکه گوهر وجودی زن و مرد یکی است، هر دو انسانند و طبیعتاً با یکدیگر شباهت های بسیار دارند، ضمن آنکه در مواردی با یکدیگر تفاوت دارند. شاید با دانستن این حقیقت که مردها در دنیای متفاوتی از دنیای ما زن ها زندگی می کنند و برای مردان هم دنیای زن ها اسرار آمیز، گیج کننده و متناقص است چهره واقعی زندگی را ببینید و بهتر بگویم واقع بینانه زندگی کنید. در این مطلب به تفاوتهای زنان و مردان که کمتر به آن اشاره شده، می پردازیم.
تحقیقات نشان می دهد، زنان در مکالمات شان نسبت به مردان
برای دوران آشنایی حتما خانواده ها باید با یکدیگر رفت و آمد داشته باشند. زیرا در همین رفت و آمدها است که طرفین می توانند به شناخت برسند.در اصطلاح به این دوران، دوران نامزدی گفته می شود.دوران نامزدی دوران رسیدن به شناخت می باشد، ولی متاسفانه اکثر مواقع افراد در این دوران فقط وقت را به بطالت می گذرانند و راجع به مسایل غیرضروری صحبت می کنند و نهایتا اگر هر دو نفر به یک رنگ و یا یک غذای خاص علاقه داشته باشند فکر می کنند که با هم تفاهم لازم را دارند.
در دوران آشنایی افراد متوجه می شوند که هر شخصی منحصر به فرد است و رفتارها و ویژگی های خاصی را دارد. همچنین در این دوران به این دلیل که مجبور هستیم انتظارات و نیازهایمان را به طرف مقابل خود بیان کنیم، به خودشناسی و خود آگاهی هم می رسیم و در نهایت در دوران آشنایی افراد نحوه برقراری ارتباط صحیح را می آموزند.
دوران آشنایی علاوه بر نقاط مثبتی که دارد، می تواند با کوچکترین اشتباه ضررهایی را هم به افراد وارد کند. این اشتباهات عبارتند از:
نپرسیدن سوال: یکی از اشتباهات رایج در این دوران، این
است که دختر و پسر از
تقریبا همه افرادی که ازدواج کرده اند، دوران مجردی و متاهلی را با هم مقایسه می کنند و معمولا دوران مجردی خود را با تفریحات، لذت ها و آزادی های بیشتر به یاد می آورند…
دکتر نصیرزاده، روان شناس بالینی: پس از تمام شدن دست و جیغ و کل زدن و بازگشت عروس و داماد از ماه عسل، زندگی واقعی شروع می شود. زندگی که معمولا شبیه خیال پردازی ها و قصه ها نیست؛ مسئولیت ها و چالش های خاص خود را دارد و سازگارشدن اساسی می خواهد. این مسائل در کنار متفاوت بودن زندگی متاهلی و مجردی، گاهی باعث می شود زوج ها با حسرت به مجردها نگاه کنند و به خود بگویند کاش به این زودی ها تن به ازدواج نداده بودند و بیشتر مجردی کرده بودند. این نگاه پر از حسرت، وقتی عمیق تر و پررنگ تر است که زن یا شوهر معتقد باشند هول شده اند و زود ازدواج کرده اند و یا مجردی نکرده، متاهل شده اند. اگر شما یکی از زوج هایی هستید که چنین احساسی را در مورد خود و زندگی مشترکتان دارید، در این مطلب می خواهیم به شما در مورد علل، اشتباهات و راه حل کنار آمدن با آن بگوییم.
برای ازدواج آماده نبوده اید
گاهی وقتی ازدواج کرده اید که هنوز نمی دانستید چه کسی هستید و از زندگی
خود چه چیزی می خواهید. شما پیش از ازدواج، مسئولیت زیادی نداشته اید، طبعا
ازدواج کردن که با آغاز مسئولیت های زیادی همچون پرداخت هزینه هایی مثل
اجاره خانه و خرید مایحتاج زندگی، انجام وظایف مربوط به خانه داری همچون
پختن شام، شستن لباس ها و البته
ازدواج کردن کار ساده ای است. اما متاهل ماندن سخت است. در زیر به توصیه های متخصصین درمورد اشتباه اکثر خانم ها در ازدواج که باعث سست شدن پایه های زندگی شان می شود، اشاره می کنیم.
بیشتر زوج ها اگر بخواهند رابطه ای موفق داشته باشند به حرف زدن اهمیت زیادی می دهند، اما با این همه حرف زدن باز هم مردها می گویند که فکر می کنند زنان یک راز بزرگ هستند و نمی توان از کار آنها سر درآورد و همین عدم شناخت باعث می شود که اختلاف عقیده ای کوچک مثل جارو کردن خانه یا چیدن ظرف ها در ماشین ظرفشویی منجر به دعوایی اساسی شود و به جاهایی برسد که طرفین شروع کنند از همه چیز و حتی خانواده های هم ایراد گرفتن.
۱٫ همیشه سعی در راضی نگه داشتن شوهرتان دارید.
بعضی از خانم ها برای چیزهایی که می خواهند سریع عقب می کشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیله برای شوهر است نه یک شریک کامل و برابر در ازدواج. این خانمها همه زندگی شان را وقف شوهرشان می کنند و چیزی برای خودشان باقی نمی گذارند.
بیشتر وقت ها دلیل این کارشان این است که از شروع دعوا و ناراحتی می ترسند
چرا فکر می کنید تفاوت ها و اختلاف سلیقه ها ، مخلّ آرامش در زندگی زناشویی هستند ؟ آیا شناخت ، از دل همین تفاوت ها حاصل نمی شود ؟ مگر نمی گویند “در سفر باید همدیگر را شناخت ” ! مگر منظور از سفر، تغییر شرایط و ایجاد تفاوت ها نیست ؟ چه سفری بهتر از زندگی زیر یک سقف با فردی که با شما متفاوت است ؟ چه لذتی بالاتر از خلق تفاهم و کشف روابط ریاضی وار و چند مجهولی ! چه پازلی زیباتر از چیدن قوانین “۱۸۰ درجه متفاوت ” کنار هم و ساختن قانون تفاهم و همدلی !
این راهکارها به شما کمک خواهد کرد تا با عشق زندگی تان را بسازید.
۱ – هر کدام از آدم ها ، راهی مخصوص به خود برای نفوذ دارد . هیچ دو آدمی مثل هم نیست . در سالهای اولیه ی آشنایی با همسرتان ، بی وقفه و شبانه روز سعی کنید این راه جادویی را برای نفوذ در دل همسرتان کشف کنید !
۲- روزهایی وجود دارد که همسرتان مثل همیشه شاداب
وقتی مردی به نقطهای میرسد که احساسش را برای دختر موردعلاقهاش ابراز میکند، معانی ضمنی متفاوتی با آن همراه خواهد بود. کلمات به تنهایی فقط کلمات هستند، چیزی که به آنها معنا و مفهوم میدهد، تعهدی است که آن مرد بعد از گفتن آن کلمات میپذیرد.
شادی و خوشبختی تو خوشبختی من است
دوست داشتن کسی یعنی احساساتتان را به او وصل کنید. یعنی در شادیاش سهیم باشید و برای اینکه بتواند با درد و غصههایش کنار بیاید از قدرت خودتان به او بدهید. همانطور که رابرت ای. هایلاین میگوید، «عشق وضعیتی است که در آن خوشبختی طرف مقابل برایتان لازم و ضروری میشود.»
فکر میکنم کامل و ایدآلی، هرچند میدانم که نیستی
مطمئناً هیچکس کامل نیست. وقتی مردی زنی را واقعاً دوست داشته باشد، همه چیز درمورد آن زن
من دختری هستم ۲۶ساله که در حال حاضر انتخاب هایی برای آشنایی و ازدواج دارم ولی از هر کدام ایرادی میگیرم که شاید برای دخترای دیگر ایده آل باشن برای مثال :قد و ظاهر و… و نمیتوانم به عنوان همسر آینده به آنها فکر کنم البته باید بگم که من هنوز نمی دانم باید به چه مسایل و معیارهایی توجه داشته باشم.سردرگم هستم. در هربار خواستگاری، به یک سری از شرایط توجه می کنم و وقتی خود را راضی به آن ازدواج می کنم ناگهان معیارهای دیگری در نظرم پررنگ می شود. به همین دلیل علی رغم اینکه
سازگاری جنسی فقط این نیست که کسی را پیدا کنید که ساختار ژنتیکی مناسب
با شما داشته باشد. جذابیت جنسی مسئله بسیار پیچیدهای است. به هر دلیلی،
بعضی افراد از نظر جنسی به نظرتان جذابتر از بقیه میرسند. همه میگویند
که باید با فردی ازدواج کنید که از نظر جنسی واقعاً برایتان جذاب باشد.
ما موافقیم که باید شور و جذبه زیادی در ازدواج وجود داشته باشد اما اعتقاد
نداریم که باید دقیقاً «نوع» خودتان را انتخاب کنید تا بتوانید از نظر
جنسی از ازدواجتان راضی باشید. یاد گرفتن اینکه چطور از نظر جنسی
این سوالات به شما کمک می کنند تا شخصیت و اخلاقیات همسر آینده تان را بیشتر بشناسید و پی به روحیات و خصوصیات وی ببرید.
اخیرا سوالاتی در مجله نیویورکتایمز منتشر شده که طراحان این سوالها معتقدند هر زوجی با پاسخ دادن به آنها، در کنار هم، شناخت و در نتیجه احساس صمیمیت زیادی به یکدیگر پیدا خواهند کرد.
این سوالها برخلاف خودآزمونهای دیگر، امتیازدهی، تفسیر امتیاز و… ندارد؛ کافی است شما و همسرتان با هم و با صدای بلند به این سوالها جواب بدهید تا نتیجه را با تمام وجودتان احساس کنید! در واقع اگر شما هم دوست دارید با همسرتان زندگی صمیمانهتری داشته باشید یا در مرحله آشنایی با خواستگارتان هستید، خوب است این سوالها را امتحان کنید تا شناخت بیشتری به دست آورید.
قبل از شروع این نکتهها را به خاطر بسپارید:
۱) همراه همسرتان، نامزدتان یا خواستگارتان، بنشینید و هر سوال را یکی از شما با صدای بلند بخواند و بعد، هر دو به سوال شفاهی جواب دهید.
۲) مهم است که به همه سوالها پاسخ دهید، اما عجله نکنید و هر سوال را با یک سرعت یک مکالمه معمولی با همسرتان، جواب دهید.
۳) سوالها به ۳ دسته تقسیم شدهاند و هر دسته ۱۵ دقیقه زمان میبرد.
اگر آماده هستید، شروع کنید:
۱) این شانس را دارید که هر فردی که دوست
گاهی در مرحله آشنایی، دختر یا پسر ویا هردو بنا به دلایلی شک و تردید
دارند، بعضی از مسائل در مورد گذشته خویش را به طرف مقابل بگویند یا نه؟؟!
مسئله ی مهم این است که دررابطه ی فعلی چه چیزهایی را باید و چه چیزهایی را
نباید منعکس کرد؟ به خصوص برای خانم ها این سوال پیش می آید که آیا باید
روابط قبلی خود را به طرف مقابل بگویند یا نه؟
در مقوله ازدواج آنچه که برای خانمها آزاردهنده به نظر می رسد، با آنچه
برای آقایان ناراحت کننده است کمی متفاوت است. چیزی که اغلب برای خانم ها
اهمیت بسیار دارد این است که آقا در رابطه ی قبلی طرد نشده باشد. مثلا از
خانمی خواستگاری کرده و جواب منفی شنیده باشد. یا اگر نامزدی داشته، طرف
مقابل رابطه را پایان داده باشد. در حقیقت خانم نگران وجود عشقی است که در
دل مرد باقی مانده است. این مسئله حتی ممکن است بیشتر از رابطه ی جنسی
معمول برای یک خانم اهمیت داشته باشد.
در مقابل برای اغلب آقایان موضوع متفاوت است و آن چه برایشان در مورد
رابطه ی قبلی خانم مهم تر است، مسئله یرابطه ی جنسی است. جالب این است که
در همه جای دنیا مسئله به همین شکل است. هرچند که راستگویی در برخی مواقع
به ضرر افراد تمام می شود، اما جزو الزامات ازدواج است و در درازمدت باعث
شما زن و شوهر که دوتایی ، صبح تا شب را بیرون خانه به سر می برید، نیاز جدی تری به مراقبت از این خشت های اول دارید که زندگی تان رنگ و بوی تازه اش را حفظ کند و «هم سر» بمانید. به قول معروف، «برای نیل هرچه بیشتر به این مقصود»، نگاهی به این پیشنهادها بیندازید بد نیست.
فرمان ۱- کارها را زمان بندی کنید
لابد تا الان فهمیده اید که قول و قرارهای ازدواج برای انجام کارها پایه و اساس درستی ندارد. اولا که خودتان نمی دانستید چه چیزی در انتظارتان است؛ ثانیا اینقدر درگیر روابط عاطفی و خانوادگی شده اید که آن نامه های امضاشده
صدای بستهشدن در آنقدر محکم بود که ناخودآگاه از آشپزخانه بیرون آمد تا ببیند چه خبر شده است، ولی دید اینبار هم همسرش میخواهد با محکمبستن در خانه،ناراحتیاش را اعلام کند و بگوید که نمیخواهد سر میز شام بیاید یا حرف بزند و درهرصورت نمیخواهد شام بخورد…
همیشه همینطور است، هر وقت مخالفتی پیش بیاید یا بحثی بینشان شروع شودو او هم بخواهد نظرش را بگوید، همین کارها رامیکند؛ تا چند روز جواب سلام نمیدهد، در را به هم میکوبد و قهر میکند و او هم مستاصل میماند که درمقابل چنین رفتارهایی چهکار باید کند؟معمولا هم بعد از چند روز خسته میشود، خودش میرود جلوی در، به او خوشامد میگوید و از وی میخواهد که برود شام بخورد و بعد کمکم یخهای بینشان آب میشود. ولی دیگر فکر میکند که تا کی خودش باید برای آشتی پیشقدم بشود؟اصلا واقعا اینطور رفتارها درست است؟نکند اگر همینطور ادامه بدهد، همسرش کمکم عادت کند که هر چند وقت یکبار قهر کند و…»
قهر، بیاعتنایی و حرف نزدن همسران یکی ازمشکلات ارتباطی است که بسیاری از زوجها با آن دست به گریبانند. اما واکنش صحیح دربرابر این رفتارها چیست، وچرا بعضی افراد گرایش بیشتری به قهرکردن دارند. اصلا واکنش مناسب دربرابر این گونه رفتارها چیست؟دراینخصوص با دکتر دانیلیان، روانکاو، گفتوگو کردهایم.
اقدام برای تغییر شرایط
وقتی دو نفر وارد زندگی مشترک میشوند، موضوعات زیادی بینشان مطرح میشود
که گاهی اختلافنظرزیادی را بین آنها به وجود میآورد. در این میان بعضی
افراد هم در انتخاب روش حل مسئله، روشهای خشونتآمیزیا قهر را ترجیح
میدهند. معمولا در این ارتباطها، فردی که مورد خشونت و قهر قرار
میگیرد،برای تعدیل یاتغییر شرایط،به فکرچاره میافتد و دوست دارد بهنوعی
شرایط را تغییر بدهد.اما سختترین کار این است که بخواهیم فرد سلطهگر را
تغییر دهیم؛ چون تا موقعی که او حس پرخاشگری خود را ارضا میکندوکسی هم
شکایتی ندارد،اوضاع خوب پیش میرود؛ یعنی تا زمانیکه بداند قربانی وجود
دارد، به همان روال
گوش دادن به صحبتهای همسرتان خیلی از اختلافات شما را حل میکند. بعد از سالها تجربه در زمینه مسایل زناشویی و حل اختلافات آنها و حتی آمادهسازی زوجهای جوان برای یک زندگی مشترک، به این نتیجه رسیدم که مشکل اساسی زوجها در این است که آنها یاد نگرفتهاند به صحبتهای یکدیگر گوش کنند…
شاید فکر کنید دوران نامزدی بهترین دوران زندگی شما بوده است، ولی آیا میدانید چرا؟ بله، کاملا واضح است چون در این دوران هر دوی شما با تمام وجود سعی میکردید به حرفهای یکدیگر گوش کنید و بهترین رفتار را از خود نشان دهید. ولی اکنون بعد از سالها زندگی دچار گرفتاریهای مالی، شغلی، اجتماعی و مسایل مربوط به فرزندان شدهاید و فرصت کافی برای یکدیگر ندارید. یکی از عوامل بسیار مهم برای داشتن یک ازدواج موفق شنیدن و گوش دادن به صحبتهای طرف مقابل است.
به این مثال ساده توجه کنید: خانمی از شوهرش میخواهد که آشغالها را بیرون ببرد. اگر شوهر در همان لحظه به هر دلیلی نخواهد این کار را انجام دهد، بهترین کاری که میتواند بکند این است که پاسخ او را بدهد و بگوید: “همین الان میخواهی این کار را بکنم یا اگر چند دقیقه طول بکشد عیبی ندارد.” همین تکنیک بسیار ساده، یعنی تکرار سوال او و یا پاسخ دادن فوری به او باعث میشود از بروز خیلی اختلافات جلوگیری شود. وقتی شوهر اینطور با همسرش برخورد میکند به او نشان میدهد که برای حرفهای او ارزش قایل است. درست است که شوهر بالاخره آشغالها را بیرون میبرد ولی در اصل به طور کاملا محترمانه هر موقع خودش بخواهد این کار را انجام میدهد. بنابراین اینگونه مسایل را میتوان تنها با گوش دادن و جواب فوری دادن به راحتی و بدون جر و بحث کردن حل کرد.
با تمام وجود به حرفهای همسرتان توجه کنید
خیلی از مواقع است که وقتی همسرتان با شما صحبت میکند، شما به جای اینکه
به او کاملا گوش دهید به فکر این هستید که چه پاسخی به او بدهید و یا
اینکه چگونه از خود دفاع کنید. در این حالت مغز شما در حال فکر کردن است و
ممکن است وسط حرف او نیز بپرید و با عصبانیت بگویید: “قبلا هم این حرفها
را شنیدهام.” و بعد شروع به جواب دادن و جر و بحث کردن کنید. گوش دادن
واقعی موقعی صورت میگیرد که شما به طرف مقابلتان علاقه داشته باشید.
با گوش دادن برای او ارزش قایل میشوید
اگر طرف مقابلمان در حال صحبت کردن باشد و ما مشغول انجام کاری باشیم، در
اصل به گفتههای او توجه نمیکنیم. شاید بگویید من با گوشهایم کاملا
حرفهای او را میشنوم و کارهایم را نیز انجام میدهم ولی به راستی اینطور
نیست و شما با تمام وجود صحبتهای او را میشنوید و برای او ارزشی قایل
نمیشوید. وقتی در حال ظرف شستن، جارو زدن و روزنامه خواندن هستید،
نمیتوانید با تمرکز کامل به صحبتهای او گوش دهید. همواره به خاطر داشته
باشید فردی که در حال صحبت است، از شما انتظار دارد کاملا به او توجه کنید و
صحبتهای او را جدی بگیرید.
گوش دادن مانند باز و بسته کردن شیر آب نیست که هر موقع دوست داشتید گوش کنید و هر موقع نخواستید گفتههای او را قطع کنید و خودتان به صحبت کردن ادامه دهید. شما باید در درون خود حسی را به وجود آورید که نسبت به طرف مقابلتان علاقهمند شده و با اشتیاق به صحبتهای او گوش دهید. همین اشتیاق باعث میشود
رابطه مستقیم تنبلی جنسی مردها و خیانت زنان
دعوا بین زن و شوهر در روابط خانوادگی یکی از شیرینی های جدا نشدنی هر
زندگی است ولی هر زن و مردی باید بدانند دعواهای زناشویی قانون و قواعدی
دارد که باید رعایت کنند.
در دعوا با همسرتان حق این کارها را ندارید!
دانستن اصول قهر و آشتی یک مهارت است؛ مهارتی که در طی سالهای زناشویی
ایجاد میشود. اینکه چطور دعوا کنید که پسفردا روی آن را داشته باشید تا
از همسرتان عذرخواهی کنید، بسیار مهم است! دعوای زناشویی مسلما با درگیری
خیابانی ناشی از یک تصادف متفاوت است. پس مکالمه بین افراد در دعواهای
مختلف فرق میکند بهطوری که اگر اصول آن را ندانید، دعوای زناشویی که قرار
است نمک زندگیتان باشد، زیادی به شوری خواهد زد!
برای اینکه با اصول دعوای زناشویی آشنا شویم سراغ سهیل رضایی، مدرس حوزه روانشناسی یونگ و مدیر انجمن بنیاد فرهنگ زندگی رفتهایم. رضایی میگوید: «بهندرت پیش میآید زوجی در فضای مشترک دچار تنش نشوند و اگر به خود و دیگری چنین قولی را بدهند خود به خود فضای زندگی را تحت فشاری آزاردهنده قرار میدهند. پس چه خوب که در دعوا قوانینی را رعایت کنیم که فضا
دوستت دارم، به تو احتیاج دارم، می خوامت و… این ها عواطف و نیازهایی هستند که مردها به زبان می آورند. اما سوال این جاست که در واقع از همسرشان چه می خواهند؟ مردها در این باره چیزی به زبان نمی آورند، درباره آن چیزی نمی نویسند یا حتی بین خودشان هم در رابطه با آن کوچکترین صحبتی نمی کنند.
هیچ مردی عادت ندارد چیزی را که می خواهد به زبان بیاورد اما می توانم به شما اطمینان دهم که بیشتر مردها نیاز دارند و از شما می خواهند که موارد زیر را به آن ها تقدیم کنید:
مهربانی
دنیا می تواند بسیار بی رحم و مجازات کننده باشد. کار ما سخت است و همکارانمان روحیه بیش از اندازه رقابتی دارند. ما با قضاوت های زیادی از جانب کسانی که در جامعه با آن ها در ارتباط هستیم دست و پنجه نرم می کنیم. قضاوت نکردن، بخشش و درک از جانب زنی که دوستش داریم می تواند تاثیر زیادی داشته باشد.
خوشحالی
به ما بگویید و نشان دهید که خوشحالید. وقتی خوشحال هستید بیشتر دوست داریم کنارتان باشیم. لحظات سختی را در محیط کار می گذرانیم و دوست داریم بدانیم که لحظات شادی هم در زندگی داریم و البته خود را مسئول این شادی هم می دانیم. شادی شما مسری است.
سپاسگزاری و قدردانی
این بار که کاری را خوب انجام دادیم به ما بگویید که بابت آن قدردان هستید و بخاطر آن خوشحال شدید. بگویید که چه حسی به خاطر آن دارید و چرا خوشحال تان کرده است. به ما نشان دهید که بابت بودنمان
برای موفق شدن در زندگی زناشویی باید هم زن و هم مرد سیاست های مهمی را بدانید. این سیاست ها به شما کمک می کند که بدانید با همسرتان چگونه باید رفتار کنید.
در زندگی زناشویی تان پر تحرک، با حرارت و جذاب باشید!
یکی از نیازهای اساسی شوهر شما این است که شما از نظر درونی و ظاهری هر روز برای او تازهتر و جذابتر باشید. او عاشق تمامی وجود شماست. در حقیقت مشتاق و آرزومند آن است که هر روز از باغ پرطراوت وجود شما گلی تازه بچیند.
ظاهر آراسته و پوشش زیبای شما همان چیزی است که شوهر شما در نخستین برخورد پس از ورود به خانه، از شما میخواهد. او میخواهد موقع مراجعت به منزل، دختر رویاهایش واقعاً یک خانم به تمام معنا باشد، با تمام ویژگیهای یک زن
همه ی ما زوج هایی را دبده ایم که خیلی به هم وفادار هستند ولی رفتارهای آن ها به هیچ وجه برای هم خوشایند نیست. انتخاب شخص ایدهآل برای زندگی مشترک کار دشواری است. اما آنچه دشوارتر محسوب میشود، حفظ رابطه و مدیریت درست آن است. در همه ی رابطه ها خیانت چند تعریف دارد که برای ما تنها یک تعریف از آن، جا افتاده است. اگر فکر میکنید نیاز دارید تا هفت اشتباه خود، که کم از خیانت ندارند را بدانید؛ در خواندن این مطلب تعلل نکنید.
روانشناسان بر این باورند خیانت یکی از مهمترین اتفاقاتی است که در
بسیاری از مواقع نقطه پایان رابطه را رقم میزند. عمل خیانت باعث از بین
رفتن اعتماد زن و شوهر شده و زخم عمیقی را در دل آنان ایجاد میکند.
با این حال، خیانت تنها یکی از عوامل مخرب رابطه محسوب میشود و عوامل
دیگری وجود دارند که درست به اندازه خیانت باعث سلب تعهد و امنیت رابطه
عاطفی میشوند.
روانشناسان ۷ اقدام زیر را معادل خیانت به همسر دانسته و تصور میکنند این عوامل درست به اندازه خیانت رابطه را تخریب میکند.
۱٫اهمیت بیشتر به نیازها و خواستههای خود
رابطه عاطفی باید بر مبنای مساوات و رفاقت دوطرفه به جلو پیش رود. حتی
هم زن و هم شوهر برای پرورش دادن رابطه شان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. اینکه تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیت ها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایی می شود. جامعه شناسان و روانشناسان مختلفی در بررسی ازدواج های سالم، ویژگی ها و مهارت هایی را برای کسانی که می توانند روابطی موفق و رضایت بخش داشته باشند، مشخص کردند.
این افراد:
• فلسفه ای سالم از زندگی با ایده آل های مشخص دارند.
• دوستی، احترام، عشق بین آنها هر روز بیشتر می شود.
• علایق و فعالیت های مشترک زیادی دارند.
• از همراهی یکدیگر لذت می برند.
• اعتمادپذیر هستند و
اولین سوالی که بعد از خیانت زن و مرد به هم در ذهن پیش می آید این است که چرا؟ واقعا چرا باید یک زن و یا یک مرد به همسرش خیانت کند.
بررسی دلایل خیانت زنان متاهل
مطالعات اخیر انجام شده در دانشگاه جویلف در کانادا در راستای پاسخ دهی به
این سوال به نتایج و پاسخ هایی را در نتیجه داشت که در ادامه می خوانید.
خیانت مردان یک دلیل اصلی و تقریبا اصلی ترین دلیل خیانت مردان داشتن یک
رابطه ی جنسی و پر کردن به اصطلاح خودشان خلا نیاز به این رابطه است اما
اینکه زنان به همسرانشان خیانت می کنند دنیایی از دلیل را دارد که اصلی
ترین های آن عبارتند از:
همسرم مرتب به من توهین می کند و
یکی از عواملی که میتواند منبجر به جدایی عاطفی ، جسمی و یا طلاق در زندگی زناشویی شود،دروغگویی همسر است.دروغ در زندگی زناشویی سبب بوجود آمدن رابطه ای ناپایدار به مرور زمان میشود و هر چه دروغ ها بیشتر شوند جدایی هم روال عادی اش را طی میکند،اما واقعاٌ باید با دروغ گفتن همسر چیکار کنیم؟
اگرچه دروغ همیشه امری مذموم و ناپسند است اما مواجهه با آن نیز، امری اجتنابناپذیر است؛ به همین دلیل بهترین روش مواجهه و مقابله با دروغ، توجه به نوع دروغ است و اینکه با توجه بهمدت زمان رابطهتان و شرایط زندگیتان چه مقدار دروغ شنیده اید؟ برخی از دروغهای کوچک و کم اهمیت، تأثیر چندانی بر کیفیت رابطه نداشته و مشکلات جدی را هم، در زندگی ایجاد نمیکنند، اینجا میتوانید از برخی دروغها چشم پوشی کنید.
یکی از خوانندگان نوشته است: همسرم، مرد خوب و سازگاری است و من در کنار او احساس خوشبختی میکنم، اما چندباری از او دروغ شنیدهام که این موجب سلب اعتمادم شده است، به او مشکوکم و همیشه فکر میکنم به من دروغ میگوید، لطفاً راهنماییام کنید.توضیحات روانشناس بالینی را در زیر می خوانید:
خودتان را بیتقصیر ندانید:
علت اصلی دروغگویی همسرتان چیست؟ گاه نحوه برخورد و عکس العملهای
ممکن است شما به موردی برای ازدواج بر بخورید که با اینکه از یک فرهنگ دیگری است اما اکثر قریب به اتفاق شرایط مورد نظر شما را دارد. در این موقعیت چه کار می کنید؟ آیا با فاکتور گرفتن تفاوت فرهنگی فقط شرایط موافق را در نظر می گیرید؟ یا بر عکس آنقدر به خاطر تفاوت فرهنگی مته به خشخاش می گذارید که طرف با همه ویژگی های خوبش از دستتان می رود؟ اجازه بدهید قبل از اینکه درباره پاسخ به این سوالات صحبت کنیم، کمی به تأثیری که فرهنگ روی هر یک از ما می گذارد بپردازیم.
اگر از شما بخواهند که فرهنگ را در چند جمله کوتاه تعریف کنید چه می
گویید؟ آیا جز این است که فرهنگ را مادری می دانید که از زمان قبل از
تولدتان کار پرورش شخصیت، تفکر، رفتار و احساسات شما را شروع کرده است؟ اگر
بخواهیم تأثیر فرهنگ بر خودمان را به صورت دقیق تر و جزئی تر بررسی کنیم
می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
۱٫ تفکر و باورها. فرهنگ قبل از هر نقش دیگری طرز تفکر ما
را تحت تأثیر قرار می دهد. به دنبال تفکر، باورهای ما هم تغییر می کنند.
برای مثال در زمینه ازدواج، در بعضی فرهنگ ها باور این است که پسرها باید
تا بیست سالگی ازدواج کنند. یا بعضی فرهنگ های دیگر، به شدت روی ازدواج
فامیلی تأکید می کنند.
۲٫ آداب و رسوم. فرهنگ روی تشریفاتی که ما برای مناسبت ها و کارهای مختلف طراحی می کنیم اثر می گذارد. مثلاً بعضی فرهنگ ها تشریفات پر آب و تاب تری برای ازدواج قائلند